ويلبر شرام در سال ۱۹۵۲ مدلى را براى ارتباط طراحى کرد که معتقد است نمايندهاى براى انواع ارتباطات، چون ارتباط با خود، ارتباط با يک فرد يا گروه يا ارتباط با هزاران و حتى ميليونها گيرندهٔ مشترک است.شرام مىنويسد: ”ارتباطات هميشه حداقل به سه عنصر نياز دارد: منبع، پيام و مقصد. (destination)منبع ممکن است يک فرد (صحبتش، نوشتهاش، نقاشىاش و يا حرکاتش) يا يک سازمان ارتباطى (communication organization) (مانند رومه، چاپخانه، ايستگاه تلويزيوني، استوديوى تهيهٔ فيلمهاى کارتون) باشد. پيام ممکن است به شکل جوهر روى کاغذ، امواج صوتى در هوا، جريان برق، تکان دادن دست يا پرچم در فضا يا هر نوع علامتى که قادر به تفهيم معنى (interpreted meaningfully) باشد، ظاهر بشود.مقصد يا هدف ممکن است شنونده، تماشاگر، خواننده چه بهصورت فردي، گروهى يا جمعى باشد. شرکتکنندگان، در يک بحث گروهي، شنوندگان يک سخنراني، يک جمعيت علاقهمند به فوتبال يا يک خوانندهٔ رومه يا تماشاکنندهٔ تلويزيون يا يک جميعت يا يک فرد از يک گروه مخصوص، همهٔ اينها گيرنده هستند که ما آنان را تودهٔ گيرنده (mass audience) مىناميم.اکنون اين سؤال مطرح مىشود که وقتى منبع مىکوشد تا اين ”اشتراک را با مقصد موردنظر ايجاد کند چه مىشود؟ ابتدا منبع پيام خود را به شکل رمز در مىآورد يا اطلاعاتى را که مىخواهد براى ديگرى ارسال کند بهصورت قابل ارسال درمىآورد. تصاوير موجود در ذهن ما، به هيچ وجه قابل ارسال نيستند، مگر آنکه بهصورت رمز درآيند. مثلاً وقتى اين تصاوير ذهنى بهصورت کلام درآيند به آسانى و بهطور مؤثر قابل ارسال خواهند بود.اما نمىتوان کلام را تا فاصلههاى دور فرستاد مگر آنکه از طريق فرستندههاى راديوئى ارسال شود. اگر پيام بهصورت نوشته درآيد، با اينکه سرعت حرکت آن از کلام کمتر است اما بعد و دوام بيشترى دارد. چه بسا پيامهاى نوشتارى که سالها پس از مرگ ارسالکنندهٔ آنها باقى مانده است. پس از اينکه پيام بهصورت رمز درآمد و ارسال شد، از قدرت کنترل ارسالکننده خارج شده و او نمىتواند در تأثير آن تغييرى ايجاد کند. وقتى سرانجام نويسندهاى نوشتهٔ خود را به چاپخانه تحويل مىدهد، متوجه تغييرناپذيرى آن از آن لحظه به بعد مىشود. همانگونه که اگر شما نامهٔ مهمى را در صندوق پست بيندازيد، درمىيابيد که ديگر دستيابى به آن ممکن نيست. در آن لحظه شما با اين سؤالها مواجه هستيد که آيا اين نامه بهدست شخص موردنظر خواهد رسيد؟ آيا او منظور شما را درک خواهد کرد؟ آيا آنطور که شما مىخواهيد به آن پاسخ خواهد داد؟ طرح اين سؤالها از آنرو است که اصولاً براى کامل شدن عمل ارتباط، بايد پيام رمزخوانى شود. بنابراين طبيعى است که فرستندهٔ پيام با خود فکر کند که آيا گيرنده، در درک پيام با او هماهنگ شده است؟ آيا او پيام را بدون هيچگونه تحريفى درک خواهد کرد؟ آيا تصوير ذهنى که درگيرندهٔ پيام بهوجود مىآيد با آنچه در مغز فرستندهٔ پيام بوده، تشابهى خواهد داشت؟
يا ,پيام ,يک ,آيا ,بهصورت ,ممکن ,يا يک ,ممکن است ,يک فرد ,قابل ارسال ,ارتباط با
درباره این سایت